مرغ سحر نام تصنیف مشهوری است که در حافظه تاریخی ایرانیان جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است.
از نخستین اجرای این تصنیف کمتر یاد شده. در هفتم تیر 1306، روزنامه ناهید که در زمینه طنز مطالبی را منتشر میکرد جشنی به مناسبت آغاز هفتمین سال انتشار خود بر پا کرد و “تصنیف در ماهور” به عنوان “اثر طبع یکی از اساتید سخن” درآن جشن اجرا شد که متن آن را پیوست اولین شماره سال هفتم کردند. محل اجرا هم “باغ آقای سهم الدوله” بود. این تصنیف، بعدها “مرغ سحر” یا “ناله مرغ سحر” نام گرفت و سراینده آن نیز از پرده ابهام خارج شد و آن را معرفی کردند که ملکالشعرای بهار بود. سپس این تصنیف با صدای ملوک ضرابی و بعد با صدای قمرالملوک وزیری اجرا شد که بیدرنگ پس در دلها نشست. آهنگ این اثر، در دستگاه ماهور، از مرتضی نیداوود است.
این تصنیف بارها توسط هنرمندان مختلف اجرا شده است که از جمله میتوان به اجرای نادر گلچین و اجرای بدیع با صدا و نوازندگی ِ گیتار فرهاد مهراد اشاره کرد. یکی از محبوبترین اجراهای این تصنیف از محمدرضا شجریان است که اغلب به خواست مردم مکرر در کنسرتهای او به گوش میرسد.
تصنیف مرغ سحر توسط محسن نامجو از هنرمندان...باهمکاری گروه موسیقی کیوسک در اواخر سال 1388 با تنظیمی نو بازخوانی شده است.
ماندگاری مرغ سحر را باید در مضمون اجتماعی-سیاسی آن جستجو کرد که در هر دورهای در ایران به گونهای مصداق پیدا میکند.
زمان سرودن تصنیف
این تصنیف در کوران حوادث پس از سقوط سلسله قاجار و روی کار آمدن پهلوی سروده شده است. اسماعیل نواب صفا، ترانه سرای مشهور، نالهی مرغ سحر ملکالشعرا را مربوط به “حوادث دوران محمدعلیشاه و بستن مجلس شورای ملی و بلاتکلیفی مملکت در لحظاتی بسیار حساس” انگاشته است. وی با اشاره به روایتی از زبان موسی نی داود، می افزاید: “درغیر اینصورت، رضاشاه پس از شنیدن این شعر و آهنگ، مجریان آن را مورد محبت قرار نمی داد”. هرچند رضاشاه به بازماندگان خودکامگی محمدعلیشاهی محبت داشت. وانگهی، از زبان یکی از دو برادر سازنده آهنگ مرغ سحر، می گوید: “…در واقع ترانهایست که استاد بهار برای مخالفت با رضاشاه سروده است” که این سخن با آن سخن متضاد است.
به هر حال درباره زمان سرودن این ترانه باید گفت که بهار در آن ایام به نثر و نظم سخنهایی درباره دوره مشروطهخواهی گفته و از سرودههای آزادیخواهانه خود یاد کرده است. البته در آنها هیچ اشارهیی به ترانهی مرغ سحر دیده نمیشود. وانگهی، در سال 1306 که این ترانه نخستین بار اجرا شد، نام سرایندهاش را پنهان داشتند. کسانی هم سرایش آن را به دورهی زندان یا پس از زندان و تبعید بهار منسوب کردهاند که بکلی نادرست است و در آن هنگام، شاعر ـ اگر چه مغضوب دستگاه بود ـ هنوز نمایندگی مجلس را بر عهده داشت.
بخشی از شعر ملک الشعرای بهار که در تصنیف خوانده میشود، به این شرح است:
بند دوم این تصنیف ، سیاسی بوده و فقط اجراهای قدیم آن موجود است.
مرغ سحر ناله سر کن ..... داغ مرا تازه تر کن زآه شرر بار ، این قفس را.................. برشکن و زیر و زبر کن بلبل پر بسته ز کنجه قفس درآ ..... نغمه آزادی نوع بشر سرا وز نفسی عرصه این خاک توده را .. پر شرر کن
ظلم ظالم ، جور صیاد ......... آشیانم داده بر باد ای خدا ، ای فلک ، ای طبیعت .......... شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است ، گل به بار است .......... ابر چشمم ، ژاله بار است ............. این قفس چون دلم تنگ و تار است .............. شعله فکن در قفس ای آه آتشین ..... دست طبیعت گل عمر مرا مچین جانب عاشق نگه ای تازه گل از این ... بیشتر کن ، بیشتر کن ، بیشتر کن مرغ بی دل ، شرح هجران ........ مختصر ، مختصر کن ، مختصر کن ><><><><><><><><><><><><><><><><>< <\/h2>
بند دوم: عمر حقیقت به سر شد ................. عهد و وفا بی اثر شد ناله عاشق ، ناز معشوق .......... هر دو دروغ و بی ثمر شد راسته و مهر و محبت فسانه شد ..... قول و شرافت همگی از میانه شد از پی دزدی ، وطن و دین بهانه شد .. دیده تر کن
جور مالک ، ظلم ارباب ................... زارع از غم گشته بی تاب ساغر اغنیا پر می ناب ............... جام ما پر ز خون جگر شد ای دل تنگ ناله سر کن .............. از مساوات صرف نظر کن
ساقی گلچهره بده آب آتشین ........ پرده دلکش بزن ای یار دلنشین ................. ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین ............... کز غم تو ، سینه من ...................پر شرر شد ، پر شرر شد
نوشته
این مطلب نوشته شده توسط میثم مهرافشان و برگرفته از مقاله ی دانشنامه ی آزاد ووب لاگ موتوجوجو درمورخ30/2/1389است.<\/h2>
|