زمزمه لالایی در باد درهمتنیدگی و بههم پیوستگی نغمه و تصویر در سالهای اخیر تا بدان حد پیش رفته که امروز مبحث موسیقی فیلم، خود به عنوان مقوله مجزا و پر تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
به زعم کارشناسان، قوت و ضعف موسیقی فیلم ارتباط تنگاتنگی با خود فیلم و فیلمنامه دارد. با این دیدگاه فراز و فرود نغمات در حیطه موسیقی فیلم یا سریال بر اساس تصاویر ساخته میشود؛ البته این موضوع به نظر نگارنده میتواند نسبی هم باشد. به این صورت که گاهی یک فیلم ضعیف و کم محتوا اگر از موسیقی فیلم باکیفیتی برخوردار باشد، میتواند تا حدی تشخص پیدا کند و در جذب مخاطب موثر باشد. اما آنچه را که نمیتوان انکار کرد همانا هماهنگی و انطباق مضمونی ارکان موسیقی فیلم (شامل هارمونی، ریتم، ارکستراسیون و...) با نظام اصلی فیلم است و تنها در این صورت است که میتوانیم شاهد یک اثر موزون و دلنشین باشیم.
یک تعریف عام از موسیقی فیلم را میتوان به این صورت بیان کرد: موسیقی فیلم برای احساسات و عواطف مخاطب نقش تهییج، تحریک، تشخص بخشیدن یا تنزل دادن را در قبال صحنههای مختلف یک فیلم ایفا میکند. از طرفی وقتی نمیتوان سخنانی را فقط با زبان تصویر بیان کرد، از نغمه و ملودی ـ که در اینجا با نام موسیقی فیلم شناخته میشود ـ در این مرحله مدد گرفته میشود. اما در مورد موسیقیهایی که برای فیلمهای ایرانی ساخته میشود، جدا از عوامل اولیهای که برشمردیم به جرات میتوان گفت بهرهگیری از ملودی ایرانی توام با سازهای ایرانی تاثیر قابلتوجهی در موفقیت اثر برجای خواهد نهاد البته این بدان معنی نیست که استفاده به جا و درست از موسیقی و سازهای غربی در تعارض با تاثیر یاد شده است، به طوری که اگر از موسیقی ایرانی هم با شکل و شمایلی ناموزون برای فیلمهای مزبور استفاده شود باز توفیق مورد نظر حاصل نخواهد شد. چنین هنرنمایی و دانشی، افرادی همچون حسین علیزاده را میطلبد تا در کنار اشراف بر ظرایف موسیقی سنتی و ایرانی، مهارت و روش استفاده از آن را نیز در چنته داشته باشند. موسیقی اصیل به مثابه یک رودخانه روان است که هر کس به اندازه ظرفی که با خود به همراه دارد از آن بهره میجوید. موسیقیدانی همچون حسین علیزاده در طول چند دهه فعالیت حرفهایاش نشان داده است که محدود و محصور در حیطه خاصی از ابعاد متنوع موسیقایی نیست. پرداختن به ابعاد کاری او در این مجال نمیگنجد و ما این مقدمه را نوشتیم تا راهی را برای بررسی یکی از ساختههای او در میدان موسیقی فیلم باز کنیم؛ موسیقی سریال تلویزیونی «در چشم باد». این مجوعه تلویزیونی که جمعه شبها از شبکه 1 پخش میشود، نقبی تاریخی است به دوران یک قرن پیش به این سو تا اشغال ایران توسط متفقین و حوادث پس از آن.
این فیلم بیشتر از آن که بازگوکننده تاریخ سیاسی آن دوران باشد، به نمایش درآورنده تاریخ اجتماعی و فرهنگ عامه مردم ـ بخصوص تهران آن روزگار ـ است و همین موضوع بالطبع مسیر موسیقی متن فیلم را نیز تحتتاثیر قرار داده است. بنابراین ساخت موسیقی فیلمی با خصوصیات ذکرشده، آن هم برای موسیقیدانی همچون علیزاده ظاهرا باید کاری آسان به نظر بیاید، چرا که تخصص اصلی و اولیه او موسیقی اصیل ایرانی (مربوط به اواخر دوران قاجار) و نیز مکتب تهران (در محضر استاد دوامی) بوده و علیزاده با اندکی تحقیق و بازخوانی تاریخ دوران روایت شده در سریال، قاعدتا میبایست کلیت کار را برای پرداخت موسیقی فیلم بهدست آورده باشد. اما مساله به همین سادگیها نیست، چرا که ساخت موسیقی برای چنین سریالهایی که دربردارنده حال و هوای آن دوران است باید مصداق روایت موسیقایی با زبان امروزین هم باشد. این نکته مهم همان چیزی است که نگارنده این مقاله میخواهد بر آن صحه بگذارد.
شاید بیشتر فیلمها و سریالهای تاریخی که در گذشته ساخته میشد، از آنجا که با روایتی کاملا تاریخی و منطبق با حس و حال همان دوران بودند، ساخت موسیقی برای این دست فیلمها نیز نوعا با شیوه نعل به نعل انجام میشده است اما در سالهای اخیر روشی در تدوین و ساخت فیلمهای تاریخی باب شده است که آن، غلبه بیان امروزی و نوآورانه در روایت متن فیلمنامه است. پس چنانچه قرار باشد موسیقی این قبیل فیلمها نیز در همین فضا ساخته شود، در چنین حالتی کار سختتر خواهد شد. رفتن در دل دریای مواج موسیقی اصیل و غرق نشدن و گوهر برآوردن، خود مستلزم تبحری است که همگان از آن بهره نخواهند برد. تفحص در سنتهای موسیقی و به نغمه درآوردنش با روایتی پویا و امروزی، هنرمندی را لازم دارد که مجهز به سلاح اندیشه و دانش باشد. همان سان که حسین علیزاده و همردیفان وی این روش را بخوبی میشناسند.
بنابراین بهتر میتوان پی برد که چرا جعفری جوزانی کارگردان این سریال، در بخش آهنگسازی و موسیقی فیلم به سراغ حسین علیزاده رفته است. با این توضیح که حسین علیزاده علیرغم آن که در عرصههای گوناگون موسیقی نظیر گروهنوازی، تکنوازی، بداههنوازی، ردیفنوازی، موسیقی حماسی، استفاده از موسیقی محلی و ساخت آهنگهای ارکستری فعالیت دارد، ولی به نسبت کمتر به سمت ساخت موسیقی فیلم گرایش داشته است. از این رو، حضور و هنرنمایی این موسیقیدان در موسیقی سریال در چشم باد، بیشتر میتواند به دلیل همان فضای ذکر شده در این سریال ارزیابی شود؛ فضایی که نیازمند آهنگهایی است با رنگ و بوی تاریخی و سنتی و درعین حال با روایتی نو و فضایی امروزی. در این بخش به برخی نغمات موسیقی فیلم مزبور اشاره میکنیم. در قسمت سی و سوم سریال در چشم باد شاهد استفاده از موسیقی محلی قشقایی در متن فیلم هستیم.
همنوازی سه تار و دایره که نغمهگر این موسیقی اصیل و ریشهدار است، برای بیننده فضایی خاطرهانگیز را جلوهگر میکند، بخصوص در صحنهای که بازیگر نقش لیلی در پهن دشت قبیله قشقایی، سوار بر اسب میتازد، تکنوازی کمانچه و سپس آهنگ ضربی برگرفته از موسیقی قشقایی لطف خاصی را به موسیقی در چشم باد میبخشد. در قسمت سی و چهارم مجموعه در چشم باد، صحنهای وجود دارد که در آن بیژن و لیلی توسط نیروهای بیگانه و اشغالگر، در حال انتقال از ایل قشقایی بوده و به اسارت برده میشوند. آنجا که لیلی خبر باردار شدن خویش را به همسر جوانش میدهد، تکنوازی ویلنسل و عود فضایی دراماتیک را خلق میکند. در همین قسمت و در مراسم خاکسپاری پدر بیژن، آواز خوان اشعاری را در گوشه مثنوی شور و دشتی اجرا میکند و سپس فرازهایی از گوشه دشتستانی را با اشعار باباطاهر به آواز میخواند: دلی دارم که بهبودش نمیبو به هر در میدهم پندش نمیبو...
در بخشهای زیادی از متن فیلم، تکنوازی تار و سه تار ـ که مربوط به صحنههای احساسی و خاطرهانگیز سریال است ـ بیننده فیلم را در فضایی دلنشین و خیالانگیز قرار میدهد. این تکنوازیها اکثرا در دستگاه شور و آواز ابوعطا نواخته شده و حال وهوای خوبی را به فیلم میبخشد. اما در پایان خوب است به نکتهای اشاره کنیم. شبکه یک سیما مدتی است توجه بیشتری به موسیقیهای سنتی و استفاده از موسیقیهای محلی در آهنگسازیهای مربوط به فیلمهای تلویزیونی نشان میدهد. این مساله در شرایطی که برخی انتقادات نسبت به عملکرد صداوسیما در قبال موسیقی ایرانی وجود دارد، میتواند حامل سرفصل و نوید خوبی برای فیلمهای ایرانی و موسیقی مربوط باشد، بخصوص آن که در بیشتر فیلمهای ذکر شده حتی نام سازها و اسامی نوازندگان هم در قسمت تیتراژ پایانی فیلم آورده میشود و این کاری است که تا پیش از این انجام نمیشد.
بیشک استفاده فیلمسازان ایرانی از موسیقی و سازهای ایرانی در متن و تیتراژ فیلمها، هم تاثیر خوبی را بر جریان موسیقی فیلم داشته و هم بر کیفیت و مفهومرسانی فیلمهای ایرانی تاثیر مستقیم بر جای خواهد گذاشت.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
نوشته شده توسط سینا درمورخه 11/3/1389توسط سینادرساعت17:44 |