تقدیم به هستی که خود میداند برایم باارزش است ومن ...
سرودآشنایی
کیستی که من
این گونه
به اعتماد
نام خودرا
باتومی گویم
کلیدخانه ام را
دردست ات میگذارم
نان شادی های ام را
باتوقسمت می کنم
به کنارت می نشینم و
برزانوی تو
این چنین آرام
به خواب می روم؟
کیستی که من
این گونه به جد
دردیاررؤیاهای خویش
باتودرنگ میکنم؟
نوشته شده توسط سینا درمورخه 10/3/1389 درساعت 23:42
|