استاد سید حسین طاهرزاده
فرزند سید طاهر تویسرکانی بود. پدر او از تویسر کان و همدان برای تحصیل در حوزه علمیه اصفهان به مدرسه صدر آن شهر رفت. سید حسین در سال 1261 در اصفهان تولد یافت و از دوران نوجوانی به آواز علاقه داشت و در سال 1278 به تهران آمد ( یعنی در سن 17 سالگی ) که در آنجا با جهانگیر میرزا حسام السلطنه آشنا شد...................
جهانگیر میرزا جوانی بود که ویولن می نواخت و چند تصنیف هم که آهنگ آن ها را با شعر ملک الشعرای بهار ساخته ، اکنون از او باقی است. طاهرزاده بر اثر دوستی با حسام السلطنه به منزل او راه یافت و در منزل او و گردهمایی های او با چند تن از هنرمندان برجسته آن زمان ، چون میرزا حبیب سماع حضور ، میرزا عبدالله و ناصر همایون و .. آشنا شد و مراوده پیدا کرد. طاهرزاده همچنین در سال های بعد با درویش خان نوازنده مشهور تار آشنا شد و بیشترین تاثیر ها را در خواندن آواز از این اساتید گرفت و تنها دوره بسیار کوتاهی ( آن هم به طور مخفیانه و از پشت پرده ) از آوازهای سیدرحیم بهره مند شد .
دکتر ساسان سپنتا در کتاب چشم انداز موسیقی ایران درباره سبک استاد طاهرزاده ، از زبان خود او ، نوشته است که آثار او هنگامی در صفحه های گرامافون ضبط شده است که مدت ها بر اثر معاشرت با نوازندگانی چون میرزا حبیب سماع حضور ، میرزا عبدالله ، درویش خان ، حسام السلطنه و نیز شنیدن صدای خود در فنوگراف و رفع نقایص آن ، شیوه استواری در خوانندگی یافته بود و به قول روح الله خالقی : از هر خرمنی خوشه ای چید تا در کار خود ورزیده شد .
با توجه به مطالب فوق ، نمونه هایی از آواز ماهور به شیوه ی استاد طاهرزاده برایتان در ذیل این مطلب قرار دادم که مربوط به کلاس آموزشی استاد شجریان و مرحوم ایرج بسطامی میباشد .
حتما مستحضر هستید از جمله ی آواز خوانانی که نزد استاد محمد رضا شجریان به فراگیری شیوه ی استاد طاهرزاده پرداخته اند ، مرحوم ایرج بسطامی میباشد که به حق از شاگردان موفق این شیوه و همچنین استاد شجریان بود . (خداوند روحش را قرین رحمت بدارد. )
باغبان حرامـت باد زین چمـن چو مـن رفتن *** گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی
درآمد
گر رقیب از لعلت بوسه خواست مانع شو *** حیــف باشـد از حیوان نوشد آب حیوانـی
گشایش ، داد
ای عاقبت رقیبم زد بوسه لعل جانان را *** بُــرد اَهـرمَــن آخـر خـاتــم سـلیـمانـی
شکسته
یوسُـف عزیـزم کو ای برادران رَحمـی *** کز غمَش به جان آمد حالِ پیرِ کنعانی
دلکش
حُسن تو هر جا که کوس عشق فرو کوفت *** بـانــگ بـرآمـد کـه غـارت دل و دیـن اسـت
عراق ، کرشمه
مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام *** تو فـارقـی و به افسوس می رود ایّام
راک
شبـی نپـرسـی و روزی که دوسـت دارانم
***
چگونه شب به سحر میبرند و روز به شام
راک کشمیر
مـلامَتـم نـکنــد هیـچ کـس در ایـن سـودا
***
که عشق می بسِتاند ز دست عقل زَمام
صفیر راک کرشمه ی راک (راک کشمیر) ،
صفیر راک پی نوشت
|