RSS ">
تو شبستون چشات پای پله های پلکت مچ مهتابو می گیرم
تو شبستون چشات پای پله های پلکت مچ مهتابو می گیرماون دمی که گرگ و میشه با یه گله ی شقایق پیش پای تو میمیرم من شبو به خاطراتم وصله می کنم می دوزممن به هر رعد نگاهت گر می گیرم و میسوزم اگه روز و خواسته باشی شبو تا تهش می نوشممی زنم به آبو آتیش با خود خورشید می جوشم زخم خورشیدی تن رو با شب و شبنم می بندماگه مقتول تو باشم دم جون دادن می خندم تو شبستون چشات پای پله های پلکت مچ مهتابو می گیرماون دمی که گرگ و میشه با یه گله ی شقایق پیش پای تو میمیرم تو با این نگاه یاغی قرق سینه ماییفاتح قلعه رویا کی به فتح ما میایی محمد صالح علاء
جمعه 92 آبان 3 , ساعت 7:42 عصر | نظرات شما ()
ترجمه توسط محمدباقری
دریافت کد قالب