ما برای انجام بسیاری از کارهایمان، به قوانین و استانداردها رجوع می کنیم،
وقتی در موسیقی از چیزی به نام نت یا نگارش موسیقی به میان می آید، بی شک لازم است تا استانداردی وجود داشته باشد تا توانایی خوانش آن برای همه قابل دسترسی باشد. در موسیقی قاعده و قراردادهایی وجود دارد و این قانون و قواعد در تمام دنیا به یک شکل ثابتی قابل دسترسی است. با کمک تئوری موسیقی، هنرمندان موسیقی (و بخصوص اهالی موسیقی کلاسیک)، موسیقی را اجرا و آنالیز میکنند.
اجزای موسیقی همانطور که یک معمار یا بنا برای ساختن خانه از آجر ، سنگ ، آهن چوب و غیره استفاده میکند؛ هم چنان یک شاعر در ساختن شعر خویش واژه ها را بکار می گیرد، آهنگساز نیز در ساختن موسیقی صدا ها و عوامل صوتی را به کار می بندد. صدا (صوت)، پدیده ای است که انسان آن را به یاری دستگاه شنوایی خویش درک می کند. صدا(صوت) در نتیجه ی ارتعاش یک جسم تولید می شود و در محیط مادی مانند هوا یا آب به صورت موج انتشار می یابد، به گوش می رسد و ما در دستگاه شنوایی مان آن را با فعل و انفعالی فیزیولوژِیک درک می کنیم.
صدا ها بر دو دسته اند، صداهای موسیقایی و صداهای غیر موسیقیایی. صدا ها از نظر موسیقایی دارای مشخصه هایی می باشند. ولی صداهای غیر مسیقایی هیچ مشخصه ی یکسان و منظمی ندارد وشکل های موجی آنها بسیار پیچیده است.
تولید صدای موسیقایی سازهای موسیقی به گروه های مختلف تقسیم می شوند و هریک به شیوه ای خاص صوتی موسیقایی تولید می کند، یعنی ( جسم مرتعش ) در هر گروه ، و طرز مرتعش شدن آن ، با گروه دیگر تفاوت دارد . در یک بخش بطور کامل با آنها آشنا می شویم .
مشخصه های صوت از نظر موسیقایی صدا از نظر موسیقی دانان و تا آنجا که در بحث تئوری عمومی موسیقی به بررسی آن پرداخته میشود دارای مشخصه های زیرین است: ( 1 ) نواک: مسلما صداهای موسیقیایی می توانند در سطح های مختلف زیر و بمی حاصل شوند. مثلا می دانید که صدای اصلی مردان از زنان و کودکان تر بم تر است و از نظر فیزیک، فرکانسهای آن دارای طول بیشتری هستند و صدای کودکان نسبت به صدای مردان زیر تر است که فرکانسهای آن دارای طول کمتری هستند. پس به این( زیر وبم) بودن صدا نواک می گویند.
( 2 ) دیرند : به ارزش زمانی کشش صدا دیرند میگویند. مثلا اگر آرشه را مدت درازی روی سیم ویولن بکشیم صدای حاصل البته کشیده تر از صدایی است که با کشیدن آرشه به مدت کمتر پدید می آید.
( 3) شدت : صداهای موسیقی ممکن است نسبت به یکدیگر ضعیف تر یا قوی تر باشند مثلا اگر مضراب سنتور را یک بار با ملایمت و بار دیگر به قوت روی سیم ساز ضربه بزنیم، صدای دومی شدیدتر از صدای اولی خواهد بود.
( 4 ) طنین ورنگ : در این مورد توضیح کامل و جامعی وجود ندارد.
الفبای موسیقی هنر موسیقی دارای این خصیصه است که به یاری خطی ویژ به نام "خط موسیقی" می توان آن را ثبت کرد. این خط کم و بیش مانند خطهای دیگر، از نشانه های قراردادی استفاده کرده و همانند آنها همواره رو به تکامل رفته است. از این رو علاقمندان به فراگیری موسیقی ناگزیرند این نشانه ها را بشناسند تا با تمرین بسیار، رفته رفته به خواندن این خط آگاهی و تسلط یابند.
خط موسیقی (بر خلاف اکثر خط های گوناگون زبان های مختلف دنیا) خوشبختانه خطی بین المللی است. بنابراین هر گاه مثلا موسیقی ایرانی یا ژاپنی یا هر کشور دیگری با این خط نوشته شود، موسیقی دانان ایران، آلمان یا هر کشور دیگر جهان می توانند آن را بخوانند. البته بسته به تفاوتهایی که انواع موسیقی ها با هم دارند، گاه علامتهای بومی نیز در آن وارد میشود که بعدا" به آن هم می پردازیم.
نام نت ها در استاندارد نت نگاری موسیقی کلاسیک که بیشتر مربوط به موسیقی های ساخت موسیقیدانان اروپایی، از زمان باخ تا اواخر دوره رومانتیک است، برای همه ی صداهای موسیقیایی از بم ترین تا زیرترین آنها فقط هفت نام وجود دارد، این نام های هفت گانه در برخی کشورهای غربی با کلمات تک هجایی و در برخی به صورت الفبایی به شرح زیر تلفظ می شوند:
A |
B |
C |
D |
E |
F |
G |
لا (la) |
سی (si) |
دو (do) |
ر (re) |
می (mi) |
فا (fa) |
سل (sol) | وسعت صدایی که در موسیقی بیشتر استفاده میشود، مطابق با وسعت پیانو است و به عبارتی خوش صدا ترین و کاربردی ترین فرکانسها، روی کل کلید های پیانو قابل اجراست. سازهای دیگر هم هر کدام توانایی اجرای قسمتهایی از این پهنه را دارا می باشند و بم ترین و زیرترین نت های پیانو روی بعضی سازها قابل اجرا است.
7 نت موسیقی به دلایلی که بعدا" به آن می پردازیم، پس از پایان، باز در اکتاوهایی بالاتر تکرار می شوند؛ به این صورت که اگر از نت "دو" شروع کنیم و تا "سی" پیش رویم، نت بعدی ما باز "دو" و پس از آن هم "ر" و ... است.
اکتاو : فاصله یک نت تا نت هم نام خود (چه زیر یا چه بم تر) را اکتاو می گویند.
|