مُعاشران! گره از زلف یار باز کنید ، شبی خوش است، بدینْ قصهاش دراز کنید حضور خلوت انس است و دوستان جمعند ، «و ان یکاد» بخوانید و در فراز کنید رُباب و چنگ به بانگ بلند میگویند ، که «گوش هوش به پیغام اهل راز کنید به جان دوست، که غم، پرده بر شما ندرد ، گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید میان عاشق و معشوق فرق بسیار است ، چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید» نخست موعظه پیر صحبت این حرف است ، که «از مصاحب ناجنس احتراز کنید» هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق ، بر او نمرده به فِتوای من نماز کنید وگر طلب کند انعامی از شما حافظ ، حوالتش به لب یار دلنواز کنید
|