RSS ">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پل هوور/ شاعر پست مدرن آمریکایی - دلکده سینا


پل هوور/ شاعر پست مدرن آمریکایی

پل هوور در هریسون بورگ ویرجینیا متولد و در اوهایو جنوبی بزرگ شد . 

 « نامه به انشتین در آغاز آلبرت عزیز « ( 1979 ) ، همه زیاد حرف می زنند ( 1983 ) ، آواهای عصبی (1986 ) ، ایده ( 1987 ) و شعر بلند « نوول » (1991 ) عناوین  کتابهای شعر پل هوور هستند .  شعر بلند «نوول»  بعد از انتشار رمان او با عنوان « سایگون ، ایلینیوس » در سال 1988 نوشته شده است . « نوول » دشواری های مولف پست مدرن را بواسطه ی متن های پیدا شده ، پارودی های کارآگاهی ، ماجراها و رمانس ها و عقاید مولفانه را بررسی می کند . کارهای اولیه او بشدت تحت تاثیر شعر سورئالیسم بویژه هنری میشو و رابرت دسنوس و همچنین «سوگند زمین تنیس » جان اشبری بود .

شعر های او در « همه زیاد حرف می زنند » ، « آواهای عصبی » و ایده ( عنوان ایده از غزل مایکل درایتون شاعر قرن شانزده گرفته شده ) بیشتر مبتنی بر شخص محوری و تمهیدات غیر متعارف مکتب نیویورک است . او مخالف « یک پُز قالبی جدیت » در نوشتن شعر است ، التفات بجای موسیقی ، انتزاع ، ساختار و آنچه که او « بلند پروازی فرم غیر متعارف » می خواند مطمح نظر اوست . در ابتدای نیمه ی دوم دهه هشتاد هوور در مرکز دوره ی بازگشت شعر تجربی شیکاگو ماکسین چرنوف و الن اکویی را همراهی می کرد ، شاعرانی که کارشان هزل آمیز ، شهری ، و تصویرگرایی مبتنی بر تصویرگرایی نقاشان مکتب ایماژیست شیکاگو بود . شعر « آرزو » ی هوور درباره ی تالیف و همچنین واقعیت های اجتماعی میدان تیانانمن  پکن است .

هوور به همراه ماکسین چرنوف مجله « NEW AMERICAN WRITING » را منتشر می کند . او مولف کتاب آنتولوژی شعر پست مدرن آمریکاست.

 

 

« شعرهایی که ما می توانیم بفهمیم »

 

اگر میمونی ماشین سواری کند

در کنار ردیفی از ستون ها ی رو به دریا

و درختان نخل در سمت چپ حلبی باشند

ما این را نمی فهمیم .

 

ما شعرهایی را می خواهیم که بفهمیم .

ما خدایی را می خواهیم که  هدایت مان کند ،

گلها و درختان را دوباره نامگذاری کند ،

صحنه را با رنگ نشانه گذاری کند ،

 

کاری کند که پرنده مهمان ها را دعوت کند .

ما شعرهایی را می خواهیم که بفهمیم ،

نه سیاه مستانی که علاف اند

کنار یک آرمادیلو ، نه نیستی در هم آمیخته

که می رسد به یک آهنگ ،

نه دویدن درون و بیرون دیوارها

بر زبان خشک یک دهان ،

نه چماق ها ، نه دختر ، نه دریا که حرکت می کند

با سرعتی قابل توجه ، در کنار خویش

و آبی همچو آب ، در کنار خویش و هنوز ،

نه سوسمارهای روی میز که دستهای محض می شوند .

ما شعری می خواهیم که بفهمیم ،

 

آثار انگشت بر روی لباس  مادر

درد شکنجه ، دانشمندان .

لطفا ، نه خرگوش ، خارج کردن ِ  خرگوش

از یک کلاه زرد ، نه شیپور عقب نشینی

رو به چندین مایل  نه  بیابان ، نه باد

ما این را نمی فهمیم .

                                                                             1983

برگرفته ازhttp://www.aghanbari.blogfa.com

نوشته شده توسط سینا

 




پنج شنبه 89 شهریور 18 , ساعت 2:22 عصر | نظرات شما ()



میثم (سینا)

صفحه ی نخست
شناسنامه
پست الکترونیک
یــــاهـو
طراح قالب
پارسی بلاگ
کل بازدید : 481625
بازدید امروز : 165
بازدید دیروز : 60

(عشق عمومی - هوای تازه
مطالب 87
به یاد ماندنی اما
فروغ
اسقند88
زمستان 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
طلاق ونت
تیر 89
لورکاوجامعه شناسی جنسی
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مهر 90
آذر 90
آبان 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
شهریور 92
فروردین 92
آبان 92
بهمن 92
دی 93
شهریور 88
خرداد 94
بهمن 93

قالب وبلاگ
3manage.com [4]
شبهای سپید [14]
شعررادیکال [128]
[آرشیو(3)]

*یاس شیشه ای*
عشق و دوستی
دکتر شیخ آموزش مسایل جنسی
شبهای سپید
عشق و د وستی
دانلود رایگان 3manage.com
دلکده محمد
سایه های خیس(شعر)

تالار تخصصی اولی ها
.::شیر مرغ تا جون آدمیزاد::.

ترجمه توسط محمدباقری

دریافت کد قالب



دریافت کد ساعت