RSS ">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اسفند 89 - دلکده سینا


آستانه تحمل خود را بالا ببریم

عصبانیت چیست؟ چه موقع عصبی می‌شویم؟ راههای پیشگیری و یا حداقل کنترل زمان عصبیت چه می‌باشد؟ چگونه آستانه تحمل خود را در برابر مشکلات و گرفتاری‌ها بالا ببریم؟

 

ادامه مطلب...


سه شنبه 89 اسفند 24 , ساعت 12:40 عصر | نظرات شما ()

درآمد

شبی آرام چون دریا بی جنبش
 سکون ساکت سنگین سرد شب
 مرا در قعر این گرداب بی پایاب می گیرد
 دو چشم خسته ام را خواب می گیرد ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 اسفند 19 , ساعت 1:36 عصر | نظرات شما ()

چشم

بایدبرای پیشرفت دردانشگاه ورفتن به ترم بالاترهیچگونه انتقادی نکردبه استاد!من که خودم ضربشوخوردم شمانخوردیاااااااااااا

چشم استادشیرازی دیگرسخن نمیگویم لال میشوم میگذارم هرآنجه راکه شمامیخواهیدبگوییدماهم که مشتی بیشعوریم!




دوشنبه 89 اسفند 16 , ساعت 6:13 عصر | نظرات شما ()

چرا اینقدر غر می زنی؟!

هر کدوم از ما یا خیلی وقتها وقتی سرمون شلوغ می شه یا خسته هستیم شروع می کنیم به غر زدن .....
" آشغالا رو بردی بیرون؟ کی صندلی رو اینجا گذاشته؟ بـه چی داری فکر می کنی؟ گوشت با منه؟ " همه ما با ایـن سوهان روح آشنایی داریم -- بعد از یک روز خسته کننـده به خانه برمیگردید و هنوز زمین نشسته شروع میشود.

 

ادامه مطلب...


شنبه 89 اسفند 7 , ساعت 11:6 صبح | نظرات شما ()

تکست آهنگ توراست میگی باصدای مرتضی پاشایی

 

 سلام به همه عجیبه حسوحال داغونی دارم طوریم که باهیچی آروم نمیشم!نه سازم نه شعرنه کتاب نه...نه استادم،هیچ هیچی.

این آهنگ امروزظهربدستم رسیده انگاراون میتونه بعدازیک هفته یذره احساسموتودست بگیره یجورخاصی شدم آه خدااونایی که توی اراک زندگیی میکنن شایدمتوجه این شده باشن که غریبه یک هفته است عصرهاهوایجوردل انگیزی میشه کاربه آلودگیش ندارم یه حسه خاصی توشه!شاید به خاطراینکه به فصله بهارنزدیکیموهوابهاریه ومنم خردادیم !به هرحال هرچی که هست زیرسرهواواحساسات منه که نیمکته شاعروداره ازپادرمیاره .شایدفکرکنیدبرای خودنمایی یاتحت توجه قرارگرفتنه که اینارونوشتم امابه شرافتم نه!دوستان شاعرونوازنده وهنرمندشایدبراحتی تا عمق احساساتم پی ببرن.به هرحا ایتن تکسوتقدیم میکنم به همه ی دوستام مخصوصن خانم اعتصامی وبردیای عزیز.(درسته که این تکست روخودم نگفتم یا هیچ دخالتی نداشتم توی خلق این اثراما چون خودم خیلی دوستش دارم تقدیمشون کردم.بدرود.سینایا نیمکت.

امشب میخوای بری بدون من  خیسه چشای نیمه جون من حرفات نمیشه باورم چه کار کنم خدایا

راحت داری میری که بشکنم عشقم بزار نگات کنم یکم شاید با هم بمونه دستای ما

به جونه تو دیگه نفس نمونده واسه من نرو تو هم دلم رو نشکن دلم جلو چشمات داره میمیره

نگام نکن بزار دلم بمونه رویه پاهاش فقط یه ذره آخه مهربون باش خدا ببین چه جوری داره میره

آره تو راست میگی که بد شدم آروم میگی که جون به لب شدم امشب بمون اگه بری چیزی درست نمیشه

 ساده نمیشه بی خبر بری عشقم بگو نمیشه بگذری از من بگو کنارمی همیشه

تورو خدا بین چه حالیم نگو که میری دلم میخواد که دستمو بگیری نرو بدونه تو شکنجه میشم

 پیشم بمون دیگه چیزی نمیگم آخریشه کسی واسم شبیه تو نمیشه بمون الهی من واست بمیرم




پنج شنبه 89 اسفند 5 , ساعت 12:25 صبح | نظرات شما ()



میثم (سینا)

صفحه ی نخست
شناسنامه
پست الکترونیک
یــــاهـو
طراح قالب
پارسی بلاگ
کل بازدید : 481489
بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 60

(عشق عمومی - هوای تازه
مطالب 87
به یاد ماندنی اما
فروغ
اسقند88
زمستان 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
خرداد 89
طلاق ونت
تیر 89
لورکاوجامعه شناسی جنسی
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مهر 90
آذر 90
آبان 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
شهریور 92
فروردین 92
آبان 92
بهمن 92
دی 93
شهریور 88
خرداد 94
بهمن 93

قالب وبلاگ
3manage.com [4]
شبهای سپید [14]
شعررادیکال [128]
[آرشیو(3)]

*یاس شیشه ای*
عشق و دوستی
دکتر شیخ آموزش مسایل جنسی
شبهای سپید
عشق و د وستی
دانلود رایگان 3manage.com
دلکده محمد
سایه های خیس(شعر)

تالار تخصصی اولی ها
.::شیر مرغ تا جون آدمیزاد::.

ترجمه توسط محمدباقری

دریافت کد قالب



دریافت کد ساعت